پیش از آنکه درباره زبان پارسیگ بپردازیم بایستی با دانسته‌هایی همچون ایرانی میانه، نگارش آن و ... آشنا شویم.

ایرانی میانه چیست؟

روزگار میان فروپاشی شاهنشاهی هخامنشی تا شکست ساسانیان از تازیان و اسلام‌گرایی ایرانیان را در زبانشناسی زبان‌های ایرانی، زبان‌های ایرانی میانه (Middle Iranian) می‌خوانند. این زبان‌ها دارای خط یا دبیره هستند و از اینرو هر آنچه اثر نوشتاری پیشا-اسلامی و غیر-میخی یافت شود (با دانستن و احتساب زمان نوشته) می‌توان آن را از ایرانی میانه دانست. کهن‌ترین نوشتارهای ایرانی میانه به زبان‌های ایرانی میانه خاوری مانند سغدی و سکایی برمی‌گردد. دبیره‌های این زبان‌ها گوناگون و با خاستگاه‌های ناهمسان هستند. همچون دبیره‌های مانوی، براهمی، سریانی، پهلوی (اشکانی، ساسانی (سنگنبشته‌ای، نسکی، سکه‌ای و شکسته (وشته) ) و زبوری)، سغدی، یونانی-بلخی و خوارزمی. تا پیش از رمزگشایی و برگردان نوشته‌های بلخی که به دبیره یونانی است، دانشمندان زبانشناسی زبان‌های ایرانی میانه را با مانستگی میان دبیره‌هایشان رده‌بندی می‌کردند زیرا بر این باور بودند که «خط بعنوان نماد یکپارچگی ایرانی میانه» است.
بیشتر دبیره‌های ایرانی میانه خاستگاهی هنبازانه از «دبیره آرامی شاهنشاهی» (Imperial Aramaic script) دارند. زیرا در روزگار هخامنشی دبیران آرامی تبار و آرامی زبان بودند و از زبان میانجی آرامی شاهنشاهی بهره‌می‌جستند پس این چیز شگفت‌آوری نیست که دبیره‌های زبان‌های ایرانی میانه که ادامه همان زبان‌ها هستند خاستگاهی از آرامی شاهنشاهی داشته باشند. ولیکن ما در سامانه‌های نگارشی زبان‌های ایرانی میانه به سه استثناء بزرگ برمی‌خوریم: نگارش زبان سکایی که برگرفته از براهمی (از دبیره‌های هندو-آریان)، نگارش به دبیره مانوی (زبان‌های گوناگونی را همچون پارسیگ، پهلوانیگ، سغدی و حتی اویغوری را دربردارد) که برگرفته از سریانی (آن نیز خاستگاهی از آرامی دارد) و نگارش زبان بلخی که برگرفته از یونانی است.
زبان‌هایی که دارای دبیره‌هایی با خاستگاه آرامی شاهنشاهی هستند دارای پدیده‌ای بنام «هُزوارش» یا «دگرنگاری» یا «آرامی نگاری» هستند. برای نمونه اگر به دبیره‌های زبان‌های یادشده هزوارش ŠNT نوشته شود در پارسیگ sāl در پهلوانیگ sarδ ، در سغدی sarδ  و در خوارزمی بدان sarc می‌خواندند. زیرا واژه آرامی 𐡔𐡍𐡕 (šnt) در آرامی به «معنای» سال است.


نویسه‌های دبیره‌ی آرامی شاهنشاهی به همراه ارزش آوایی‌شان

روایات ایرانی میانه

برپایه نوشته‌های بازمانده از آن روزگاران، شش زبان ایرانی میانه را می‌توان نام برد:
  • پهلوانیگ یا پارتی یا پهلوی اشکانی
  • پارسیگ یا پارسی میانه یا پهلوی ساسانی
که از خانواده ایرانی باختری هستند
  • سغدی
  • خوارزمی
  • سکایی یا سکایی میانه یا تمشقی
  • بلخی یا باختری یا باکتریایی
که از خانواده ایرانی خاوری هستند
همچنین برای هر یک از زبان‌های یادشده مشخصه‌ها یا ویژگی‌ها و گاهی «گویش»های بومی گوناگون نیز دانسته شده است.
افزون بر این سنگنبشته‌ای ویژه در قفقاز و اوستیا یافت شده که بیانگر میانجیگرانه زبان‌های سرمتی، آلانی و گویش‌های هم‌خانواده‌اش می‌باشد. همچنین دانشمندان ایرانی مانند بیرونی و کاشغری از باشندگی گویش های بومی خاوری در بخارا، سیستان، زابلستان و کاشغر ما را آگاه ساخته‌اند. برپایه اپسین پژوهش‌ها گویش‌های تک و یگانه‌ای همچون «مادی میانه» و «پرنی» نیز با گواه‌های میانجیگرانه بویژه وامواژگان بازمانده نیز شناسایی شده‌اند.